
سروده یی از : حفیظ حازمبیچاره شدیبیچاره شدی! ملنک پلنگ میگرددبیچاره شدی! دوست به جنگ میگرددبیچاره شدی! کسی وطن دار تو نیستبیچاره شدی! رفیق زنهار تو نیستبیچاره شدی! ترا دهان می بندندبیچاره شدی! غمت نهان می بندندبیچاره شدی! بدان گرفتار شدیبیچاره شدی! سعادتت زار شدیبیچاره شدی! یکه و سرگردانیبیچاره شدی! دربدر یک نانیبیچاره شدی! آخر […]
ژانویه 17 2021 | Posted in
اشعار,
تازه ها |
Read More »

رفت روزی زاهدی در آسیابآسیابان را صدا زد با عتابگفت دانی کیستم من گفت :نهگفت نشناسی مرا ای رو سیهاین منم من زاهدی عالیمقامدر رکوع و درسجودم صبح وشامذکر یا قدوس ویا سبوح منبرده تا پیش ملایک روح منمستجاب الدعوه ام تنها وبسعزت مارا نداند هیچ کسهرچه خواهم از خدا آن میشودبانفیرم زنده بی جان […]
دسامبر 8 2020 | Posted in
اشعار,
تازه ها |
Read More »

سروده یی از حفیظ حازم بیچاره شدی بیچاره شدی! ملنک پلنگ میگرددبیچاره شدی! دوست به جنگ میگرددبیچاره شدی! کسی وطن دار تو نیستبیچاره شدی! رفیق زنهار تو نیستبیچاره شدی! ترا دهان می بندندبیچاره شدی! غمت نهان می بندندبیچاره شدی! بدان گرفتار شدیبیچاره شدی! بهار تو زار شدیبیچاره شدی! آخر دنیا تار استبیچاره شدی! شور و […]
نوامبر 4 2020 | Posted in
اشعار,
تازه ها |
Read More »

دلتنگی یعنی همه چیز داشته باشی وهیچ چیز نداشته باشیکنج قلب خالی کههر گز نتوانستی باکسی یا چیزی پرش کنیدلتنگی قطرات اشک گوشه چشمتکه انتظار ریزش دارد وانرا ازهمهحتی از خودت مخفی کنیدلتنگی دیدن غروب افتاب که خورشید را کشته و تو نگاره زیبا در اسمان خیالت داری دلتنگی ریزش قطرات باران بروی برگ های […]
نوامبر 4 2020 | Posted in
اشعار,
تازه ها,
نگاه |
Read More »

زیب النسأ مخفی ( روز نومیدی) روز نومیدی چو آید ، آشنا دشمن شود غم جدا، شادی جدا، دولت جدا دشمن شود هر که پیش از وقت درمان خواه در دل شود گر حکیمش بوعلی باشد، دوا دشمن شود چون ز بلبل بخت برگردد بزعم باغبان حسن گل را جنبش باده صبا دشمن شود رو […]
جولای 5 2020 | Posted in
اشعار,
تازه ها |
Read More »

احساس می کنم قلبم عزیز ترین شاخه ی تنم نخلی روان ترین تحفه ی بهار می موید از بهار دروغینه از سراب احساس می کنم یک روح دیگری در پیکر خراب تنم تار می تند شاید به لفظ سرد آزار می دهد گردون بی قرار شاید ترانه را ازمن رباید او باور نمی کنم کاین […]

دونفر دزد خری دزدیدند سرتقسیم به هم جنگیدند این دو بودند در زدوخورد دزد سوم خرشان رازدوبرد درشرایط حاضر . چند نفر دزد خری دزدیدند. سرتقسیم باهم جنگیدند اینها بودند در زدوخورد دزد دیگر خرشان را باخود برد همه وطنداران میدانند که عاشقان قدرت سرسپر دگان مقام وچوکی شیفتگان پول وسرمایه عاشقان جاه ومقام.دلدادگان زوروزر. […]
مه 3 2020 | Posted in
اشعار,
تازه ها |
Read More »

حیات کَروانی ماوی سماءنینگ یاروغ قویاشی نورین اَیهمس، جانزاد و ییردن. لیکن آدملر حکمران بولگچ، سورگون قِیرغیننی باشلهیدی بیردن. قَقشَتدی یاونی، “تیمور بابام” نینگ اوتکیر قیلیچی، چاپقیر سَمندی. “خِتای” یولیده کونی بِیتگنده، سلطنتی هم یَیرهب کِیتگَندی. ### جهان دشتیده، تالمهی یورهدی توختهمس اصلا، حیات کَروانی. سِرلی آسمانده تِیرکهلیب قالگن، “میرزا اولوغبیگ” قویگن نروانی. ### “عبداللطیف” […]
آوریل 26 2020 | Posted in
اشعار,
تازه ها |
Read More »

محمد اسحاق ثنا ونکوور کانادا در کوچه ها ز لیلی و مجنون خبری نیست جز حرف (کرونا) به بیرون خبری نیست هر چند که نوروز شد و موقع گلگشت امسال ز گلگشت ز پغمان خبری نیست دیروز به هر جا فراوان بود و وافر امروز از آن کاغذ و صابون خبری نیست از مکتب و […]
آوریل 5 2020 | Posted in
اشعار,
تازه ها |
Read More »

سروده یی از: حفیظ حازم بهار آمد نیآمد سبزه و بوی بهاری و گل با ریشه اش درگیر بدبختیست زمین آشفته است و خاک در ماتم مپرس از من چرا غچی نمیخواند چرا بلبل نمی آید چرا دهقان غمگین است و بز هایش نمی زاید مگو بر من که این آفت چرا آمد زدست کی، […]
آوریل 2 2020 | Posted in
اشعار,
تازه ها |
Read More »